سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق، محبت، شعرهای زیبا

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

 

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر

ی وفایــی پیش چشم این اهالی خوب نیست

التماست می کنم این بی خیالی خوب نیست

 

خنده های رفتنت در کوچـــه ها ویــران گرند

گریه های ماندنم در این حوالی خوب نیست

 

مادرم می گفت:شاید یک غروبی آمدی

انتظار سرنوشت احتمالی خوب نیست

 

بی  تو  مشغــول تمـــام ِ خاطرات رفته ام

ای تمام هستی ام خوداشتغالی خوب نیست

 

کـــــوزه ای هستم کـــه با درد ترک خو کرده ام

جابه جایی های این ظرف سفالی خوب نیست

 

چون  رمیدن های  آهـــو  نازهایت  جالب است

دشت چشمم را نکن حالی به حالی خوب نیست

 

بعد از این حال من و این کوچــه و این باغ گل

از نبودت  مثل این  گلهای قالی  خوب نیست

 

 

ابوالقاسم خورشیدی


 

دیگر اشعار : ابوالقاسم خورشیدی

3

 


تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه 
بازی السا گناه نگیرد دعای شهر


اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! 
بازی اندروید از این همه کذب و ادای شهر


هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت 
بازی دخترانه ای غریبه ترین آشِنای شهر


جمعه... غروب... گریه ی بی اختیار من...
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر

فرزاد نظافتی


 

دیگر اشعار : فرزاد نظافتی


ارسال شده در توسط نسترن 12